جفر2

رعايت اخلاقيات در جفر
( 1)
بسم الله الرحمن الرحيم

يكي از مسائلي كه در اين راه اساتيد مدام به شاگردان خود تأكيد مي كنند رعايت اخلاقيات است.زيرا كه جفر سروكار داشتن با عالم غيب است و صلاح نيست فردي كه به هيچ يك از معيار هاي اخلاقي پاي بند نيست به اين علم دست يابد.
حتما شما هم زياد در اينباره شنيده ايد كه علوم غريبه مثل شمشير دودم است و از اين صحبتها و بنده هم در كتب خود مدام براين مسئله تأكيد دارم.حال بايد بدانيد كه اين توصيه ها بيشترازآنكه به قدرت علم و خطرات آن مربوط باشد، به خود افرادي برمي گردد كه به عنوان عالم اين علم در جامعه فعاليت مي كنند.
اولا اين واقعيت را بدانيد كه كسي با رسم يك لوح روي كاغذ نمي توان صدمه اي به كسي بزندويا كسي راعاشق خود گرداند.شما دركتب رياضي هم اين الواح را مشاهده مي كنيد. بنابراين اگر فقط رسم يك لوح مثلث قرار بود به كسي صدمه اي بزند تمام اساتيد رياضيات الآن بايد عليل مي شدند.شما بايد حقيقت را بدانيد ولو اگر به ضرر شخص من باشد. متأسفانه دعانويسان حقه باز در تمام عمرشان به مردم دروغ مي گويند و ادعاي داشتن چيزي را مي كنند كه هرگز ندارند.
انسان نيز تلقين پذير است و همينكه شما به كسي بگوئيد برايت سحر كرده اند فكر او را مشغول كرده ايد و عاقبت به اين نتيجه مي رسد كه باز هم به آن فردي كه اين حرف را زده مراجعه كند تا گره اي از مشكل او بگشايد.
مثلا شما به يك دعا نويس مراجعه مي كنيد و وي روي كاغذ يك لوح براي شما مي كشدومي گويد اين رافلان طوراستفاده كن تا فلاني عاشقت شود.گاهي اوقات انسان در مي ماند كه چگونه چنين چرندياتي را مردم به اين راحتي باور مي كنند. يك لوح گذشته ازساعت رسم آن و اينكه روي چه چيزي بايد ترسيم شود و توسط چه كسي ، بايد فعال شود و اين موضوعي است كه كمتر كسي از آن سردر مي آورد كه لوح را چگونه بايد فعال كرد. يك لوح مانند ديناميت است كه تا آن را روشن نكني منفجر نمي شود حتي اگر مدتها در كمد منزل شما باشد. درباره جفر هم همينطور است. خود علم به كسي صدمه نمي زند. بلكه چگونه بكار بردن و عنوان كردن آن از طرف عاملين است كه مي تواند براي ديگران توليد دردسر نمايد.
از طرفي چون حقيقتا جفر با عوالم غيبي سروكار دارد بهمين دليل اساتيد گذشته تا مي توانستند آن را از دسترس عامه مردم به دور نگاه مي داشتند تا هركسي به آن راه نيابد و ادعاي بيجا در اين مورد ننمايد.
من چون ازاول اين كاربه خودم قول داده ام كه جزحقيقت چيزي ديگري دراينباره بر زبان نرانم بهمين دليل ممكن است مطالبي را اينجا بازگو كنم كه شايد در آينده برعليه خودم ازآنها استفاده شود.اما ايرادي نداردمهم اين است كه مردم و بخصوص جوانان ما حقيقت را در اين باره بدانند تا هر حقه بازي هر مزخرفي را به نام جفر تحويل آنها ندهد.
مهمترين نكته اي كه شما در رابطه با جفر و بطور كل اسرار هستي بايد بدانيد اين است كه خداوند متعال چون نسبت به بندگان خود بسيار رحيم است، لذا كليد كشف اسرار هستي را جلوي چشم ما قرار داده اما هر كسي آن را نمي بيند و در نمي يابد مگر اينكه زمانش فرا برسد. در اين ميان نيروي ديگري به نام شيطان وجود دارد كه سعي مي كند بر عكس فرامين الهي عمل نمايد.
شيطان داراي قدرت زيادي است. اگر نگوئيم بي نهايت، شايد بشود گفت چيزي نزديك به آن.شيطان هم از اين اسرارخبر دارد و بهمين دليل مي رود سراغ كساني كه از ايمان ضعيفي برخوردارند و يا اصلا ايمان به چيزي ندارند.امام علاقه شديدي به دانستن اسرار عالم دارند.
شيطان باآنهامعامله مي كند. به اين شكل كه درب اسرار را بر روي آنها مي گشايد ودرعوض قول مي گيرد كه هر چه گفت شخص انجام بدهد. حال در اينجا يك مسئله اي پيش مي آيد كه واقعا هضمش براي خودمن مشكل است چه برسد به يك نوجواني كه تازه وارد اين راه شده است.
آن موضوع مهم اين است : شيطان خود را يك نيروي الهي به شخص معرفي مي كند و براي اطمينان حتي به او توصيه ميكند كه عبادات خود را بجاي آورد و از بسياي از گناهان بپرهيزد تا به اسرا رعلم دست يابد.بعد از مدتي كه شخص در علمي مثل جفر پيشرفت مي كند. اطمنيانش به موجودي كه به او وحي مي كند بيشتر
مي شود و حال موقع ضربه زدن است.
تا آن روزفردهرچه كه درباره ديگران سؤال مي كند شيطان پاسخ صحيح در اختيار وي قرارمي دهد. مثلا فرد مي پرسد: چه كسي بعد ازاوباما رئيس جمهورامريكا مي شود؟ شيطان به او پاسخ صحيح را الهام مي كند. و وقتي فرد مي بيند كه به خيال خودش به عالم غيب وصل شده است لذا ديگر ترديدي در درستي پاسخهايي كه به دست مي آورد نمي كند.
حال موقع اين است كه شيطان ضربه نهايي را به وي بزند.در اينجا مثلا به او الهام مي كند كه سؤال كن : كدام مذهب برحق است؟ و شخص جواب استخراج مي كند كه : مذهب اهل سنت برحق است به طريق محمد.
حال از آنجايي كه در بيرون هم ولوله اي به پا شده و به هزارو يك طريق همه سعي دارند كه حقانيت اين مذهب را به مردم عامي ثابت كنند. دراينجا جفار جوان يا مسن ما مي بيندكه همه چيزبا پاسخ بدست آمده وي مطابقت داردوبه علم خود ايمان آورده وبه همين راحتي تمام دنيا و آخرت خود را از دست مي دهد.
حال در اينجا من ناگزيراز تذكر يك نكته مهم هستم و آن اين است :
برادران وخواهران اهل سنت بايد توجه كنند كه در اينجا موضوع محكوم كردن شما و شيوه عبادي شما نيست. بلكه بيان حقيقت است.زيرا ما بايد بدانيم كه حقيقت اين عالم چيست؟ اگر حق با كساني باشد كه شما را به اين روش كشانده اند خوشا بحال شما.امااگرحقيقت اين نباشدچه؟ما فقط مي خواهيم واقعيت براي نسل جوان مشخص شود.وكشف اين حقيقت با كشتن يكديگربه دست نمي آيد. بلكه با بحث منطقي ( البته در صورتي كه هر دو طرف طاقت شنيدن حرف منطقي را داشته باشند ) است كه حقايق آشكار مي شود.
حال از اين بحث خارج شده و به مطلب اصلي خود برمي گرديم. بحث ما در باره قدرت شيطان بود. حال به ادامه مطلب توجه كنيد.
گذشته ازاين كه شيطان با اعتقادات افراد بازي مي كند . بلكه حتي راههايي را براي آنها مي گشايد كه افراد خيلي به راحتي به مراحلي از جفر دست يابند و در همين مراحل هم بتوانند ازاحوالات خصوصي مردم باخبر شوند. چنين جفري رامن« جفر سياه » مي نامم. البته برا يكسي كه با ساختار اين علم آشنا نيست باور اين مطالب
خيلي سخت است. زيرا متأسفانه با پيشرفت علوم تجربي شيطان اينگونه به مردم الهام كرده كه اسرار الهي مثل جفر را هم ميتوان با علوم جديد كشف نمود. مثل رياضيات و غيره. حال كسي كه اين را باور مي كند الآن با خواندن اين مطالب با خودش مي گويد: اين چي داره مي گه؟ من مي تونم قواعد جفر رو به كامپيوتر بدم و جواب بگيرم.شيطان كيه؟ جفر يك علم رياضي و با توابع و الگوريتم و اينگونه مسائل سروكار داره و هيچ ربطي به عالم غيب نداره.
اين حرفها را من سالهاست كه مي شنوم و از دهان كساني خارج مي شود كه يا اصلا با جفر آشنا نيستند و يا به خيال خودشان راهي براي نفوذ دراسرارعالم يافته اند. در صورتي كه بايد دانست جفر حقيقي راهرگز كسي جز امام معصوم نمي تواند فرمولي كند ( البته گر فرمولي در كار باشد )زيرا اگر قرار بود كه اين كار به دست بشرانجام شود كه ديگر سنك روي سنگ بند نمي شد.
شمافرض كنيدكه كسي بتوانداين كارراانجام دهد آنوقت چه بلبشوي به پا مي شود؟ فرد در منزلش مي نشيند و در حالي يك فنجان قهوه داغ را سر مي كشد از جفر خود ساخته خويش سؤال مي كند كه من چه كنم كه زن همسايه عاشق من بشود؟بعد هم يك طلسمي و يا سحر و ذكر يرا براي خود استخراج مي كند و به مراد دل مي رسد. حال اگر همه يك نسخه از اين جفر كامپيوتري را داشته باشند چه خواهد شد؟ شمااگراين حرفها و ادعاها را براي يك كودك دبستاني هم نقل كنيد وي باورنمي كند. حال چگونه مي شود كه خود اشخاصي كه چنين تئوري مسخره اي را بيرون داده اند باورشان مي شودرا بايد در آيات قران جستجو كرد.
قران مي فرمايد: شيطان بر دلهايشان چيره شد و ياد خدا را از دلهايشان زدود. ( البته اين نقل به مضمون است ).
در طي هزاران سال، حتي كساني كه قبل از اسلام با جفر سروكارداشتند سعي مي كردند كه آن را از دسترس عامه دور نگه دارند كه هم تقدس و حرمت علم محفوظ باقي بماند وهم اينكه ازآن درست استفاده شود و به كسي صدمه اي نرسد. و اين مطلب درست به همان دليلي بود كه عرض شد. عامل بايد پاك باشد.
حقيقت مهم ديگر آن است كه جفر تا مراحلي ساختار ساده اي دارد و هر كس كه اندكي هوش داشته باشدمي تواند به آن دست يابد.اين مراحل آسان جفر است كه مي شودآن را حتي از روي كتاب هم فراگرفت. به شرطي كه كتاب حقيقتا آموزشي باشد ( مثل كتبي كه ما در اختيار افراد قرا مي دهيم.)حال در اينجا هم اگر افراد رعايت مسائل اخلاقي را ننمايند بازهم مي توانند براي خودشان و ديگران دردسرايجاد كنند. مثلا فردي ازكسي خوشش مي آيد( فرقي نمي كند كه آن شخص مرد يا زن باشد .) حال به يك كتاب آموزشي ازكتب جفرما هم دسترسي دارد حتي جفر آسان، پس درآن ميزان توافق بين خود و طرف مقابل را مي سنجد و مي بيند كه بعله، توافق حاصل است. و از آنجايي كه ما علم حقيقي را آموزش داده ايم و اين جواب به احتمال زياد درست است.پس اگر شخص فردمومن ومعتقدي نباشد به اين فكر مي افتد كه : حال كه توافق حاصل است پس اگر من اقدام كنم حتما مي توانم به نتيجه برسم ودر اينجا است كه ازيك علم صحيح شيطان راه استفاده ناصحيح را به افراد مي آموزد. و اين دليل بالا گرفتن هزينه آموزش جفردرتمام اين سالها بود و بازهم خواهد بود.مگر اينكه درباره فردي به يقين برسيم كه بايد با او به نحو ديگري حساب كنيم.
حال كساني كه در تمام اين سالها بدون هيچ دليل موجهي و فقط ازروي حدس و گمان وياغرض و دشمني شخصي كه با بنده داشته و دارند مي رفتند و در وبلاگهاي پشت سر بنده هر چه كه مي خواستند مي گفتنبد بايد از خودشان خجالت بكشند.زيرا من كه از حق خودم نمي گذرم و خدا هم از حق الناس نخواهد گذشت.
حال در اين بين عده اي هم به من مي گويند: دلايلي كه شما آورده ايد درست. اما آيا فكر نمي كنيد كه ديگر زياده روي مي كنيد؟ اگر اينطوري كه شما مي گوئيد باشد پس نبايد هيچ عالم ودانشمندي علم خود را به ديگران بياموزد چون ممكن است افراد از آن استفاده نادرستي بكنند.
مثلايك دانشجويي دردانشگاه درس پزشكي مي خواند.حال اگراين دانشجو با داروي بيهوشي يك فرد را بيهوش كرده و مورد سوء استفاده قراردهد كسي به استاد اوايراد نخواهد نگرفت كه چرااين علم رابه وي آموخته است ونظايرآن. مثلا آموزش استفاده از اسلحه،هنرهاي رزمي، ساختن كارد و شمشير و هزاران مورد ديگر كه مي توان مثال زد.درتمام اين موارد اساتيد مي توانند عنوان كنند: چون ما مي ترسيم كه افراد استفاده هاي نادرستي ازآموزشهاي ما بكنند بهمين دليل هزينه آموزش را زياد كرده ايم تا هركسي نتواند وارد اين ميدان شود.ازكجا معلوم، كساني كه داراي وضعيت مالي خوبي هستند انسانهاي درستي باشند و از علم به خوبي استفاده كنند؟
اين انتقادها كاملا درست است. هر چند كه جفر را نمي شود با هيچ يك از اين مسائل مقايسه كرد.
بهمين دليل ما تصميم گرفتيم قسمتي از اين علم شريف را فقط به خاطر نشان دادن حقيقت و جدا كردن حق از باطل بطور گسترده تري برخلاف روال سابق و در قبال هزينه هاي كمتري نسبت به قبل درجامعه نشردهيم.اما بازهم من نگراني هاي خاص خودم را دارم وهمينجا هم اعلام مي كنم كه اگرما قسمتي ازجفربه عنوان جفر نوين را راحت تردراختيار افراد قرار مي دهيم،اين مسئله براي ما الزامي ايجاد نمي كند كه مراحل بالاتر را هم بهمين شكل و آسان به صورت عمومي عرضه كنيم. بلكه براي مراحل بالاترناگزيريم تك تك براي هر كس سؤال كنيم كه آيا صلاح است كه مطالب بعدي را در اختيار اين شخص قرار بدهيم يا نه؟ و اين حق را براي خود محفوظ مي داريم.
در زمانهاي گذشته هم اساتيد قديمي همين كار را مي كردند و من براي نمونه سؤالي را كه يكي از اساتيد براي آموزش جفر در باره شخصي پرسيده را برايتان نقل مي كنم تا بدانيد كه مطلب به چه صورت بوده است ؟
استاد سؤال كرده :
يا علام غيوب وقت تعليم جفر به سيد محمد شده است يا نه ك بسبت ح ؟
جمع اعداد = 4035
حروف پايه : ن ر و ص ف ق ز ف ط ظ ق و س ص ق ظ =16
حروف مستحضره : س ش ز ق ص ر ح ص ي غ ر ز ع ق ر غ
مستحضره 2: س ز ص ح ي ر ع ر ش ق ر ص غ ز ق غ
مستحضره 3 : س ص ي ع زح ر ر ش ر غ ق ق ص ز غ
مزج وتركيب : ق ص ز غ ز ح ر ر ش ر غ ق س ص ي ع
نظيره و جواب برعكس : ه د ش ن ش ت ق و ز و ن ه ا د خ ب
جواب : بخدا هنوز وقتش نشده .
يك مسئله مهم ديگر را هم بيان كرده و تا مطلب بعد شما را به خدا مي سپارم.
همانطو ركه قبلا هم گفته شد ، درتمام طول تاريخ پيدايش جفر، عامه مردم به آن دسترسي نداشتندوچون اساتيد آن را مخفي مي كردند. بهمين دليل هرگزدر بين عموم مطرح نمي شدوكسي اصلا آن را نمي شناخت و بازبه علت همين عدم شناخت است كه اگريك حقه بازي چيزي رابنام جفر به مردم عرضه مي كرد، چون كسي نمي دانست كه جفر حقيقي چه چيزي است آن را مي پذيرفتند. مثلا يك قاعده اي است بنام : سلام عليك ، دراين قاعده طرح شده : سلام عليك ، پاسخ در آمده : عليك سلام. همين.
آنوقت من درچندجا ديده ام كه افراد شيادي اين را به عنوان يك روش از جفر عنوان كرده اند. در حالي كه اين يك نوع بازي با حروف است و فقط در باره كلماتي است كه برعكس آنها را هم ميشود خواند.
يعني اگر شما يك كلمه ديگري بسازيد كه بشود، مثل سلام عليك دو جزء جدا از آنها به دست آورد مثل : تهران قشنگ. جواب ميشود : قشنگ تهران .
سالها گذشت و اساتيدي دانسته هاي خود را روي كاغذ آوردند و كم كم اين نوشته ها ازدرون كتابخانه هاي شخصي وسلطنتي به بيرون راه پيدا كرد تا به امروز. حال با اين پيشرفتي كه در علم شده، اكثر علاقه مندان به علوم غريبه از طريق همين نسخه هاي خطي كه امروزه به صورت كپي در دست اين و آن مي چرخد با اين علم آشنا شده اند. اما بازهم دستهايي دركار است كه اين علم را به بيراهه كشيده و يا از بين ببرند. بهمين دليل ديگر مخفي كاري كافي است و بايد هركس كه از اين علم آگاه است بنا به صلاحديد خود و با انتخاب شاگرداني صالح آموخته هاي خود را به نسل بعدي انتقال دهد.البته اين نظر بنده است و من نمي توانم در باره ديگران حرفي بزنم هر كس اختياردار خودش است. اما اگر شما يك نگاهي به سايتها و وبلاگها بياندازيد مي بينيد كه بازار سوء استفاده چقدر داغ است.
هركس از روي يك كتاب قديمي مطالب را كپي مي كند و بعد بنام خودش به چاپ مي رساند. يكي ديگر از روي اين كپي مي كند ومدعي مي شود كه خودش استخراج كرده و بامزه اينجاست كه مثلا فردي در دويست سيصد سال قبل استاد جفر بوده يك سؤالي كرده مثل: مقدر من چطور است ؟ بعد پاسخ استخراج نموده : نصيب تو برگشته است.
حال همه كساني كه اين مطلب را كپي مي كنند همان عبارت استاد را كه مي گويد من اينطورطرح سؤال كردم را در نسخه كپي خود تكرار مي كنند گويي كه خودشان اين سؤال را طرح كرده اند و بعد آن را بنام خودشان بخورد مردم مي دهند . حال
اگر اين كارها را يك نفر آدم شخصي بكند زياد از وي انتظار نمي رود. اما چند وقت پيش ديدم يك فردي كتابي درست كرده كه مطالب آن را از روي كنز الحسين و كتاب جفرعطاري عينا با تمام غلطهاي آنها فقط تايپ نموده يك اسم عجيب و غريبي هم روي آن گذاشته و در قسمت جفر باز هم همان سؤال را طرح كرده كه : شخصي مسمي به سليم خان از من سؤال كرد و بنده سؤال را به اينصورت طرح كردم. آدم وقتي اين مطالب را مي خواند و به اسم طرف نگاه مي كند كه با چند تا لقب بزرگ روي جلد نقش بسته وبا توجه به شغل وي، واقعامي ماندكه چه بگويد.يا يكي ديگر از روي كتاب شخصي كه سالهاست فوت كرده،همان طلسمات مندرج در كتاب وي را ازنونوشته و تبديل به پوستر كرده و بعد هم خيلي راحت مي گويد : اگر خواستيد مي توانيد به فلان كتاب كه راهنماي اين مالب است مراجعه نمائيد. يعني اول من اينها را بدست آوردم و بعد يك شخص ديگري كتابي راهنما در اين باره نوشته. در صورتي كه نويسنده اصلي كتاب ظاهرا در دوران قاجاريه فوت نموده. حال شما تفاوت زمان را در يابيد. بعد بامزه ترازهمه اينكه در پوسترش كلي لعن و نفرين كرده كسي را كه از روي آن كپي كند و بفروشد. واقعا ما به كجا مي رويم.
حال شما انصاف بدهيد، در اين دوره و زمانه آيا يك جفار نبايد بيشتراز قبل پايبند اخلاقيات باشد. بخدا اگر ما از خودمان شروع كنيم خيلي بهتر است.آيا بنده اگر مطلبي ازروي كتاب كسي برمي دارم بايد آن را به نام خودم بزنم. و چون صاحب اصلي آن فوت نموده فكر كنم كس ديگري نمي فهمد.
پس اي برادر و خواهر گرامي بدان كه اين راه راهي نيست كه هركسي بتواند آن را به سلامت طي كند. پيامبر خدا با انهمه معصوميت و عظمت و پاكدامني مي فرمايد: من كه پيامبر خدا هستم نمي دانم كه كارم به كجا خواهد كشيد.
حال واقعا آخروعاقبت ما به كجا خواهد كشيد؟
خداوند من و شما را به راه راست هدايت فرمايد. آمين يا رب العالمين.
پايان قسمت اوّل